loading...
یه سایت مخصوص جوان های با هوش
mohamad بازدید : 50 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (0)

علت خود ارضایی مردان متاهل

نیازمندی های ایران - سایت بزرگ قاره

ممکن است یکی از مهمترین دلایل خود ارضایی مردان متاهل همین عامل باشد که همسر آنها حاضر نمی شوند برخی از اعمالی که آن مرد در لیست فانتزی جنسی خود قرار داده است را انجام دهد در اینصورت شاید آن مرد از نظر جسمی ارضاء شود اما از نظر روانی و ذهنی نیاز وی تامین نشده لذا با تصویر سازی و قدرت تجسم به آن نقطه دست میاید .


چرا مردان متاهل علی رغم داشتن همسر دست به خود ارضائی میزنند ؟

مهم ترین عامل در خود ارضائی میتواند فانتزی جنسی ( تفکرات ذهنی و تجسم تصویر نزدیکی در قوه خلاقیت ذهن ) میباشد ، اگر مردی از اعمال خاصی در رابطه جنسی لذت ببرد تنها بخشی از این لذت مربوط به واکنشهای جسمی اوست درصد زیادی از آن بواسطه روان وی کنترل می شود به عنوان مثال در فانتزی جنسی اکثر مردان ریختن مایع منی بر روی نقاطی از بدن همسرشان لذت بخش است حال آنکه از نظر جسمی خروج منی لذت دارد اما محل ریخته شدن آن از نظر جسمی تاثیری بر لذت بخش بودن آن ندارد اما از نظر روانی برای مرد این حرکت لذت بخش است در غریزه جنسی دو فرایند جسم و روان گام به گام پیش میروند و جالب است بدانید گاهی وقتها قدرت روانی و ذهنی آن چندین برار قدرت جسمی و فیزیکی آن است . تا جائی که ممکن است مردان بدون آنکه عمل فیزیکی انجام دهند واسطه دیدن یک تصویر محرک و با کمک قدرت روان خود تحریک و انزال کنند .

پس ممکن است یکی از مهمترین دلایل خود ارضایی مردان متاهل همین عامل باشد که همسر آنها حاضر نمی شوند برخی از اعمالی که آن مرد در لیست فانتزی جنسی خود قرار داده است را انجام دهد در اینصورت شاید آن مرد از نظر جسمی ارضاء شود اما از نظر روانی و ذهنی نیاز وی تامین نشده لذا با تصویر سازی و قدرت تجسم به آن نقطه دست میاید . این مسئله برای مردان پر اهمیت میباشد و میتواند حتی جزء یکی از دلایل خیانتهای آنها به حساب بیاید ، توجه داشته باشید فانتزی جنسی به مرور شکل میگیرد و تغییر یافتن آن به ندرت امکان پذیر است . معمولا اکثر مردان متاهلی که به خود ارضایی اعتیاد دارند قبل از ازدواج نیز آن عمل را انجام میداده اند لذا چون در خود ارضایی کنترل فشار و تصور به دست خود فرد میباشد در اینصورت فرد قادر نیست تا از رابطه جنسی با همسر خود ارضا شود .

معمولا مردان خود ارضایی را از همسر خود پنهان میکنند این عمل چه قبل و چه بعد از ازدواج ، عمل شایسته ای نیست .

راه درمان چیست ؟

ما ایرانیها یاد گرفتیم همیشه به درمان بیاندیشیم اما من میخوام به شما توصیه کنم بهتره به پیشگیری فکر کنید قبل از ازدواج راجع به فانتزیهای جنسی هم دیگر سوالات خود را مطرح کنید ، فانتزی جنسی همان اعمالیست که تصور میکنید از آنها لذت بیشتری میبرید ، ممکن است برخی از افراد آنقدر نسبت به این فانتزی واکنش بالایی نشان دهند که هرگز خارج از آن ارضاء نشوند به این نوع گرایش فتیش گفته میشود شاید از نظر شما فانتزی جنسی یا فتیش همسر شما قابل تجسم نباشد و شاید بگوئید خب این عمل چه لذتی برای اون میتواند داشته باشد ؟ اما من در پاسخ عرض میکنم قدرت فانتزی جنسی یا در حد بالاتر فتیش یک قدرت روانی و ذهنیست و نباید هرگز آنرا مسخره کنید و برعکس باید به آن احترا م بگذارید . متاسفم از اینکه خیلی از مردان و زنان نیازهای خود را برای همسر خود مطرح نمیکنند ، توجه داشته باشید رابطه نزدیکی در راس هرم رابطه زناشوئی قرار گرفته و به صورت مستقیم و غیر مستقیم ناخود آگاه روی سایر رفتارها ، کنشها و واکنشهای افراد تاثیر دارد . پس به فانتزی جنسی همسر خود احترام بگذراید و از روی میل آنرا انجام دهید مطمئنا خودتان شاهد تاثیر آن خواهید بود
mohamad بازدید : 30 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (0)
سلام بچه ها این روزا که همش داریم تو جهان کشت و کشتار می بینیم من جمله سوریه و مصر و عراق و... تومیانمار هم داره جنایت هایی وحشتناکی صورت میگیره منجمله همین کودکی که با گوسفند اشتباهش گرفتن خدا لعنتشون کنه من یه امین ازتون میخوام که تو نظرات بنویسید (اللهم عجل لولیک الفرج)

کباب کردن نوزاد مسلمان را ببینید ! +عکس

کباب کردن نوزاد مسلمان را ببینید ! +عکس

0.843300001374445345423 300x195 کباب کردن نوزاد مسلمان را ببینید ! +عکس

دراقدام وحشیانه بودائیان میانمار و در موج جدید خشونت های خود علیه مسلمانان، اقدام به آتش زدن مساجد و خانه ها و همچنین کباب اجساد آنان کردند.
mohamad بازدید : 30 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (0)

ماجراى غزوه حنين

«حنين» سرزمينى است در نزديكى شهر «طائف» و چون اين غزوه در آنجا واقع شد به نام «غزوه حنين» معروف شده، و در قرآن از آن تعبير به «يوم حنين» وقعه حنین،  غزاة حنین،  غزوه هوازِنو وقعه هوازن  نیز نامیده اند.

نام ديگر آن غزوه «اوطاس» و غزوه «هوازن» است (اوطاس نام سرزمينى در همان حدود، و هوازن نام يكى از قبائلى است كه در آن جنگ با مسلمانان درگير بودند).

اين «غزوه» بنا به گفته «ابن اثير» در كتاب «كامل»، از آنجا شروع شد كه طايفه بزرگ هوازن هنگامى كه از فتح «مكّه» با خبر شدند، رئيسشان «مالك بن عوف» آنها را جمع كرد و به آنها گفت: ممكن است «محمّد» بعد از فتح «مكّه» به جنگ با آنها برخيزد، و آنها گفتند: پيش از آن كه او با ما نبرد كند، صلاح در اين است كه ما پيش دستى كنيم.

هنگامى كه اين خبر به گوش پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد به مسلمانان دستور داد آماده حركت به سوى سرزمين هوازن شوند.

گر چه درباره جريان اين جنگ و كليات آن در ميان مورخان تقريباً اختلافى نيست، ولى در جزئيات آن روايات گوناگونى ديده مى شود كه كاملاً متفق نيستند و ما آنچه را ذيلاً به طور فشرده مى آوريم، طبق روايتى است كه مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» آورده است.

در آخر ماه «رمضان» يا در ماه «شوال» سنه هشتم هجرت بود كه رؤساى طايفه هوازن نزد «مالك بن عوف» جمع شدند و اموال، فرزندان و زنان خود را به همراه آوردند، تا به هنگام درگيرى با مسلمانان هيچ كس فكر فرار در سر نپروراند و به اين ترتيب وارد سرزمين «اوطاس» گرديدند.

پيامبر(صلى الله عليه وآله) پرچم بزرگ لشكر را بست و به دست على(عليه السلام) داد و تمام كسانى كه براى «فتح مكّه» پرچمدار بخشى از لشكر اسلام بودند، به دستور پيامبر با همان پرچم به سوى ميدان «حنين» حركت كردند.

پيامبر(صلى الله عليه وآله) مطلع شد كه «صفوان ابن اميه» مقدار زيادى زره در اختيار دارد، به نزد او فرستاد و يكصد زره به عنوان عاريت از او خواست.

«صفوان» سؤال كرد: به راستى عاريه است يا غصب؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: عاريه اى است كه ما آن را تضمين مى كنيم و سالم بر مى گردانيم.

«صفوان» يكصد زره به عنوان عاريت به پيامبر(صلى الله عليه وآله) داد، و خود شخصاً با حضرت حركت كرد.

دو هزار نفر از مسلمانانى كه در فتح «مكّه» اسلام را پذيرفته بودند، به اضافه ده هزار نفر از سربازان اسلام كه همراه پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى فتح «مكّه» آمده بودند مجموعاً دوازده هزار نفر، براى ميدان جنگ حركت كردند.

«مالك بن عوف» كه مرد پر جرأت و با شهامتى بود، به قبيله خود دستور داد: غلاف هاى شمشير را بشكنند و در شكاف هاى كوه، دره هاى اطراف، و لابلاى درختان، بر سر راه سپاه اسلام كمين كنند، و به هنگامى كه در تاريكى اول صبح مسلمانان به آنجا رسيدند، يك باره به آنان حملهور شوند و لشكر را در هم بكوبند.

او اضافه كرد: محمّد(صلى الله عليه وآله) با مردان جنگى هنوز رو به رو نشده است، تا طعم شكست را بچشد!

هنگامى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) نماز صبح را با ياران خواند فرمان داد به طرف سرزمين «حنين» سرازير شدند، در اين موقع بود كه ناگهان لشكر «هوازن» از هر سو مسلمانان را زير رگبار تيرهاى خود قرار دادند.

گروهى كه در مقدمه لشكر قرار داشتند (و در ميان آنها تازه مسلمانان «مكّه» بودند) فرار كردند، و اين امر سبب شد كه باقيمانده لشكر به وحشت بيفتند و فرار كنند.

خداوند در اينجا آنها را با دشمنان به حال خود واگذارد و موقتاً دست از حمايت آنها برداشت؛ زيرا به جمعيت انبوه خود مغرور بودند، آثار شكست در آنان آشكار گشت.

اما على(عليه السلام) كه پرچمدار لشكر بود با عده كمى در برابر دشمن ايستادند و هم چنان به پيكار ادامه دادند.

(در اين هنگام پيامبر در قلب سپاه قرار داشت)، عباس عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و چند نفر ديگر از بنى هاشم كه مجموعاً از نُه نفر تجاوز نمى كردند و دهمين آنها «اَيمَن» فرزند «اُمّ اَيمَن» بود، اطراف پيامبر(صلى الله عليه وآله) را گرفتند.

مقدمه سپاه به هنگام فرار و عقب نشينى از كنار پيامبر(صلى الله عليه وآله) عبور كردند، پيامبر(صلى الله عليه وآله)به عباس كه صداى بلند و رسائى داشت دستور داد: فوراً از تپه اى كه در آن نزديكى بود بالا رود و فرياد زند: يا مَعْشَرَ الْمُهاجِرِيْنَ وَ الأَنْصارِ يا أَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ يا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ اِلى أَيْنَ تَفِرُّونَ هذا رَسُولُ اللّهِ(صلى الله عليه وآله):

«اى گروه مهاجران و انصار! و اى ياران سوره بقره! و اى اهل بيعت شجره! به كجا فرار مى كنيد؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين جا است»!

هنگامى كه مسلمانان صداى «عباس» را شنيدند، بازگشتند و گفتند: «لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ» مخصوصاً انصار در اين بازگشت پيش قدم بودند، و حمله سختى از هر جانب به سپاه دشمن كردند، و با يارى پروردگار به پيشروى ادامه دادند، آن چنان كه طايفه «هوازن» به طرز وحشتناكى به هر سو پراكنده شدند و پيوسته مسلمانان آنها را تعقيب مى كردند.

حدود يكصد نفر از سپاه دشمن كشته شد و اموالشان به غنيمت به دست مسلمانان افتاد و گروهى نيز اسير شدند.

و در پايان اين نقل تاريخى مى خوانيم كه پس از پايان جنگ نمايندگان قبيله «هوازن» خدمت پيامبر آمدند و اسلام را پذيرفتند و پيامبر به آنها محبت زياد كرد و حتى «مالك بن عوف» رئيس و بزرگ آنها اسلام را پذيرفت، پيامبر(صلى الله عليه وآله) اموال و اسيرانش را به او بر گرداند، و رياست مسلمانان قبيله اش را به او واگذار كرد.

در حقيقت عامل مهم شكست مسلمانان در آغاز كار، علاوه بر غرورى كه به خاطر كثرت جمعيت پيدا كردند وجود دو هزار نفر از افراد تازه مسلمان بود كه طبعاً جمعى از منافقان، و عده اى براى كسب غنائم جنگى و گروهى بى هدف در ميان آنها وجود داشتند، و فرار آنها در بقيه نيز اثر گذاشت.

و عامل پيروزى نهائى، ايستادگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و على(عليه السلام) و گروه اندكى از ياران و يادآورى خاطره پيمان هاى پيشين، ايمان به خدا و توجه به حمايت خاص او بود.(1)

1. تفسير نمونه، جلد 7، صفحه 403.


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما قهرمان نیم فصل لیگ برتر کدام تیم است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 52
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 55
  • بازدید ماه : 66
  • بازدید سال : 178
  • بازدید کلی : 3,501
  • کدهای اختصاصی
    تبادل لینک رایگان گذاشتن عکس در اینترنت - گذاشتن عکس در وبلاگ <-- اگر مطلب در وبلاگ نبود جست جو در گوگل -->
    <-- جستجو در گوگل -->
    این سایت را حمایت می کنم
    ابزار و قالب وبلاگبیست تولز

    گوگل پلاس